WhatsApp WhatsApp
این محصول به لیست سفارش شما اضافه شد.
8 برندی که در امر بازاریابی ریسک کردند اما پیروز شدند

8 برندی که در امر بازاریابی ریسک کردند اما پیروز شدند

15/ مهر/1399

نام‌های تجاری همیشه برای جلب توجه ما و صد البته برای به دست آوردن پول بیشتر، با یکدیگر رقابت می‌کنند. گاهی اوقات یک کسب‌وکار باید ریسک کند تا بتواند خود را از مسیر رایج رقابت جدا کرده و برتری خود را نشان دهد. چه این خطر از طریق یک آگهی بازرگانی کمدی و خنده‌دار باشد و چه با محصولی جدید و یا با تغییر دکوراسیون یک فروشگاه برای فروش محصولات؛ راه‌های بی‌شماری وجود دارد که مشاغل می‌توانند از این طریق مسیر کوتاه‌تری را بپیمایند.


در ادامه این مطلب، 8 برندی را که حاضر به انجام ریسک شده ولی به سبب آن به موفقیت و پیروزی رسیده‌اند را برای شما گردآوری کرده‌ایم. با ما همراه باشید.

 

شماره یک – برگر کینگز

 

در آگوست سال 2019 میلادی، برند برگر کینگز یک ساندویچ ووپر که بر پایه پروتئین‌های گیاهی و نسخه‌ای از برگرهای گوشت گاو محبوب او بود را با نام Impossible Whopper (ووپر ناممکن) به منو خود اضافه کرد. ووپر ناممکن به سرعت به یک موفقیت تبدیل شد و فروش آن در سه ماهه اول سال نسبت به مدت مشابه سال قبل خود، 5% افزایش یافت. این میزان افزایش در فروش، بالاترین مقدار افزایش برای برند برگر کینگز از سال 2015 بوده است.

 

برگر کینگز با این کار، چه ریسکی کرد؟

 

برگر کینگز با دور شدن از همبرگرهای معروف و محبوب گوشت گاو خود، خطر را پذیرفت و یک گزینه بدون گوشت را به لیست سفارش‌های خود اضافه کرد. این حرکت پر خطر بود. زیرا با این اقدام ممکن است که دوستداران ووپر اصلی هم دیگر تمایلی برای امتحان کردن آن نداشته باشند و از سوی دیگر، گیاهخواران نیز به این ساندویچ اعتماد نکنند و توجهشان به آن جلب نشود. اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، تبلیغات امتحان کردن طعم و مزه ووپر ناممکن با چشمان بسته، بسیار قانع کننده به نظر می‌رسد و نظرها را به سوی خود جلب می‌کند!

 

چرا برند برگر کینگز، موفق شد؟

 

برند برگر کینگز با ارائه ساندویچی به عنوان گزینه‌ای برای گیاهخواران، خود را از سایر رستوران‌های زنجیره‌ای فست فود متمایز و جدا کرد. تبلیغاتی که برای ووپر ناممکن انجام می‌شود، نشان می‌دهد که این ساندویچ از نظر ظاهری و طعم کاملاً شبیه ساندویچ ووپر اصلی می‌باشد. آن‌ها همچنین پذیرای مخاطبان جدیدی در رستوران‌های زنجیره‌ای خود بودند که تا پیش از این به دلیل محدودیت یا علاقه‌مندی غذایی، در این رستوران، غذایی را نچشیده بودند. به این ترتیب، رستوران‌های زنجیره‌ای دیگر مانند برند مک دونالد در کشور آلمان نیز از این ایده الهام گرفت و آن را ادامه داد.

 

شماره دو – برند آلدی (Aldi)

 

برند آلدی در اواسط دهه 1960 میلادی به دلیل فروش سیگار به دو قسمت تقسیم شد. بخشی که در آن سیگار فروخته نمی‌شد، به نام Aldi Sud شناخته می‌شد. آلدی سود تصمیم گرفت تا فروشگاه مواد غذایی را از آلمان به ایالات متحده آمریکا بیاورد. امروزه برند آلدی ازجمله رقبای برندهای برتر و شناخته شده والمارت و کروگر است. این مغازه خواروبارفروشی کوچک خارجی، اکنون در زمره برندهای بزرگ و شناخته شده‌ای قرار دارد که دارای 2500 فروشگاه است.

 

برند آلدی با این کار، چه ریسکی کرد؟

 

ورود به یک کشور دیگر و جدید با قیمت‌های پایین‌تر، انتخاب‌های محدودتر و بدون نام تجاری، خطر و ریسک بزرگی است. خریداران آمریکایی به فروشگاه‌های مواد غذایی بزرگ عادت دارند که گزینه‌های زیادی برای انتخاب داشته باشند در حالی که از برندهای معتبر و شناخته شده خرید می‌کنند. برند آلدی دقیقاً برخلاف تجربه خرید آمریکایی‌ها عمل کرده است.

 

چرا برند آلدی، موفق شد؟

 

 آلدی، مکان کوچک، ساده و راحتی را پیدا کرد. مدل کسب‌وکار آلدی، از طریق راهبردهای منحصربه‌فرد سهام و استخدام، به شرکت کمک می‌کند تا همراه با افزایش سودآوری، قیمت‌های پایین را حفظ نماید. اکنون، آلدی دارای یک سبک تفکر است. حتی یک گروه فیس‌بوکی نیز وجود دارد که 700 هزار عضو دارد!

تبلیغات تجاری

برند آلدی تجربه متفاوتی از خرید را به ارمغان آورد

 

 

شماره سه – برند داو (Dove)

 

برند داو پس از، از دست دادن فروش خود نسبت به شرکت‌های دیگر، کمپین "زیبایی حقیقی" را خلق کرد. آن‌ها بر روی 3 هزار زن از 10 کشور مختلف دنیا تحقیقاتی را انجام دادند و دریافتند که تنها 2 درصد از این بانوان پاسخ دهنده، فکر می‌کنند که زیبا هستند. از همین رو، آن‌ها کمپین "زیبایی حقیقی" را به راه انداختند.

 

برند داو با این کار، چه ریسکی کرد؟

 

داو با پا فراتر گذاشتن از هنجارهای تبلیغاتی رایج با استفاده از بیلبوردها و تبلیغات برای بانوان، خطر و ریسک کرد. این کمپین از مدل‌های حرفه‌ای استفاده نمی‌کند و مناسب برای بانوان برای هر شکل و اندازه و سنی است. این اقدامی است که تا به حال هیچ شرکت آرایشی و بهداشتی پیش از این انجام نداده بود.

 

چرا برند داو، موفق شد؟

 

احساس بسیار خوبی دارد که افرادی را که شبیه من و شما هستند را ببینیم که برای یک نام تجاری بزرگ در زمینه زیبایی به عنوان مدل فعالیت می‌کنند. برند داو راه را برای تبلیغ کردن با استفاده از زنانی که مدل بودن شغل آن‌ها نیست، هموار کرد و این پاسخ مثبت از سوی مصرف کنندگان، سایر رقیبان را نیز ترغیب کرد تا از این‌گونه تبلیغات برای نام‌های شناخته شده‌ای مانند عقاب‌های آمریکایی (American Eagle) و Forever Yours و حتی مجله Elle استفاده شود. همچنین این کمپین منجر به بیش از 1.5 میلیون بازدید از وب‌سایت کمپین زیبایی حقیقی شد.

 

شماره چهار – توییتر

 

در سال 2008 میلادی، مارک زاکربرگ بنیان‌گذار فیس‌بوک، پیشنهاد خرید توییتر را به مبلغ 500 میلیون دلار داد. زیرا او می‌خواست با این اقدام خود، با رشد پلت فرم خود از پیشرفت رقیب خود جلوگیری کند. مدیران توییتر این پیشنهاد را رد کردند. زیرا می‌دانستند که این شرکت، یک شرکت میلیارد دلاری خواهد شد و منحصربه‌فرد بودن توییتر تکرارپذیر نخواهد بود. در نهایت نیز معلوم شد که حق با آن‌ها بوده است و حق داشتند که به انتخاب خود شک نکنند!

 

توییتر با این کار، چه ریسکی کرد؟

 

برای بنیان‌گذاران توییتر یعنی او ویلیامز (Eve Williams) و جک دورسی (Jack Dorsey)، فروختن شرکت کار آسانی بود. با این حال، آن‌ها با گذر از دوران سخت، ریسک کردند و اجازه دادند تا این پلت فرم به نسخه امروزی خود برسد و موفق گردد. با توجه به اشکالات و عملکردهای نامطلوب پلت فرم توییتر، رد کردن پیشنهاد زاکربرگ، یک انتخاب خطرناک بود و آن‌ها می‌دانستند که رفع این مشکلات آسان نخواهد بود.

 

چرا توییتر، موفق شد؟

 

در سال 2008 میلادی، توییتر تنها 6 میلیون کاربر داشت. در حالی که در سال 2019 میلادی این تعداد به 330 میلیون نفر رسیده بود. این شرکت، سال 2018 میلادی را با درآمدی بالغ بر 3 میلیارد دلار به پایان رساند. توییتر به یک پلت فرم رسانه‌های اجتماعی مستقل تبدیل شد و نیازی به فیس‌بوک برای تحقق این موضوع نداشت.

 

شماره پنج – برند تامز (TOMS)

 

هنگامی که ایده تامز برای اولین بار توسط بنیان‌گذار آن یعنی بلیک مایکوزکی (Blake Mycoskie) مطرح شد، سرمایه گذاران از سبک کفش و مدل تجاری "یکی بخر، یکی را اهدا کن" خوششان نیامد. منتقدان بر این باور بودند که این مدل به دلیل هزینه‌ای که برای اهدای کفش به تعداد زیاد در نظر گرفته بود، به اندازه کافی پایدار نخواهد بود.

 

برند تامز با این کار، چه ریسکی کرد؟

 

علی‌رغم بازخوردها، مایکوزکی شرکت خود را از پایه تأسیس کرد. بنیان‌گذار مایکوزکی می‌دانست که مدل تجاری او موفق خواهد شد و با وفاداری به مأموریت و تصمیم خود، خطر بزرگی را به جان خرید.

 

چرا تامز، موفق شد؟

 

امروزه کفش‌های تامز بسیار محبوب هستند و این فرصت دو سر برد به حساب می‌آید. زیرا مردم هنگام خرید یک جفت کفش احساس خوبی دارند و می‌دانند یک جفت کفش دیگر نیز به نیابت از آن‌ها به فرد نیازمندی اهدا خواهد شد. تقریباً هر کسی در کشور ایالات متحده آمریکا، یکی از این کفش‌ها را خریداری کرده است یا حداقل در مورد ایده و نام تجاری این برند شنیده است. برند تامز به میلیون‌ها کودک و خانواده در 82 کشور دنیا و 38 ایالت آمریکا کمک کرده است. از سال 2019 میلادی تا سپتامبر 2020، برند تامز بیش از 95 میلیون جفت کفش به نیازمندان اهدا کرده است.

تبلیغات تجاری

تامز، یکی از محبوب‌ترین برندهای کفش در آمریکا

 

 

شماره شش – برند مایکروسافت

 

در سال 2001 میلادی، مایکروسافت با انتشار اولین کنسول بازی معروف خود به نام ایکس باکس، وارد دنیای بازی شد. این کنسول در نوامبر سال 2001 میلادی در آمریکای شمالی و در ماه مارس 2002 میلادی در خارج از کشور و در ژاپن منتشر شد.

 

برند مایکروسافت با این کار، چه ریسکی کرد؟

 

ایجاد یک کنسول بازی برای برند مایکروسافت یک خطر بود. زیرا این برند در این دنیا شناخته شده نبود. در دنیای بازی، نینتندو (Nintendo)، سونی و سگا طرفداران بی‌شماری داشتند. مایکروسافت برای رقابت با شرکت‌هایی مانند سونی و سگا مجبور بود تا وسیله‌ای منحصربه‌فرد و بهتر را ایجاد کند. در سال 2002 میلادی، مایکروسافت تصمیم گرفت قیمت کنسول بازی خود را از 299 دلار به 199 دلار کاهش دهد تا خانواده‌های بیشتری بتوانند این سیستم بازی را به خانه خود ببرند.

 

چرا برند مایکروسافت، موفق شد؟

 

علی‌رغم ترسی که همه در مورد موفقیت برند مایکروسافت در این زمینه داشتند، او با بازی اول شخص تیراندازی به نام Halo و ساخت بی‌نظیر شبه کامپیوتری، نسبت به پلی استیشن محبوبیت زیادی دارد. آن‌ها همچنین ایکس باکس را در مکان‌های بازدیدی مختلفی قرار دادند تا جذابیت بیشتری را برای این کنسول به دست آورد و با گنجاندن تجربه بازی‌های جدید، انتظارات را افزایش دهد. همچنین کاهش شدید قیمت به ایکس باکس امکان فروش بیشتر و بالاتری نسبت به Nintendo GameCube که چند سال بعد منتشر شد را داد.

 

شماره هفت – برند تارگت

 

تجارت الکترونیکی به‌طور گسترده‌ای محبوب شده است و بسیاری از فروشگاه‌های خرید حضوری را با مشکل روبه‌رو کرده است. برند تارگت با استفاده از مکان فروشگاه‌های خود برای افزایش رشد دیجیتالی، نریتو خود را تغییر داده است. بعد از کاهش سه چهارم فروش، 40 فروشگاه نیز در حال حاضر برای خریدارانی که تنها یک سفارش سریع و نزدیک دارند، دوباره طراحی شده است. این فروشگاه‌های جدید دارای پارکینگ‌های 10 دقیقه‌ای می‌باشند و نیز کالاها و مواد غذایی در نزدیکی در ورودی چیده شده است و همچنین تعداد بیشتری دستگاه‌های بارکد خوان خرید که توسط فرد خریدار حساب می‌شود، می‌باشد.

 

برند تارگت با این کار، چه ریسکی کرد؟

 

تخمین زده می‌شود که برند تارگت برای نوسازی فروشگاه‌ها و بهبود تجربه خرید الکترونیکی، حدود 7 میلیارد دلار هزینه کرده است. خطری که در اینجا وجود دارد این است که علی‌رغم اینکه میلیاردها دلار برای نگه‌داشتن مردم در فروشگاه‌ها هزینه شده است، خریداران همچنان ممکن است تصمیم بگیرند که به فروشگاه‌های رقیب روی بیاورند و از آن‌ها خرید کنند.

 

چرا برند تارگت، موفق شد؟

 

استراتژی این برند، یک پیروزی است زیرا به فروشگاه‌های ساده و قدیمی خود کمک می‌کند تا با سایت‌های خرده فروشی آنلاین مانند آمازون رقابت کنند. از آنجایی که 50 درصد آمریکایی‌ها در فاصله چهار مایلی فروشگاه‌های تارگت زندگی می‌کنند، آن‌ها این مزیت سهل‌الوصول را دارند که مردم را به سمت فروشگاه‌های خود جلب کنند. از این گذشته، رفتن به خرید خودش یک سرگرمی و عمل لذت‌بخش است و به این زودی‌ها جذابیت خرید کردن مستقیم از فروشگاه‌ها به پایان نخواهد رسید.

 

شماره هشت – برند چارمین (Charmin)

 

پس از دهه‌ها فروش دستمال توالت، برند چارمین تصمیم گرفت تا با خنداندن مصرف کنندگان، به استراتژی بازاریابی خود در سال 2014 میلادی، رنگ و روی تازه‌ای بدهد. آن‌ها به روشی برای برجسته‌تر شدن و دیده شدن نیاز داشتند تا باعث به یادماندنی‌تر شدن آن‌ها نسبت به شرکت‌های رقیب شود.

 

برند چارمین با این کار، چه ریسکی کرد؟

 

این یک روش و استراتژی خطرناک بود. زیرا ممکن است برای بعضی افراد، شوخ طبعی در مورد مسائل مرتبط با سرویس‌های بهداشتی، جالب نباشد و از آن اجتناب کنند. اما برای برند چارمین این تصمیم تأثیرگذار و تغییر دهنده بازی بود!

 

چرا برند چارمین، موفق شد؟

 

تا سال 2017 میلادی، برند چارمین حدود 1.09 میلیارد دلار فروش داشته و همچنان جزو برندهای مطرح در زمینه دستمال توالت سه لایه بوده است. از تبلیغات خنده‌دار گرفته تا درگیر کردن دنبال کنندگان خود در شبکه‌های اجتماعی، برند چارمین با این روش‌ها به نتیجه رسیده است و به این روش نیز پایبند است! امروزه به راحتی با دیدن هر آرم خرس قهوه‌ای در هر تبلیغی می‌توانید تشخیص دهید که این تبلیغ مرتبط با برند چارمین است. افزایش فروش از ابتدای این روش بازاریابی جدید در سال 2014 تا سال 2017 میلادی، گواه و شاهدی بر موفقیت این برند در امر بازاریابی است.

تبلیغات تجاری

شخصیت کارتونی چارمین تاثیر خوبی بر روند فروش آن دارد

 

 

چرا پذیرش ریسک در تجارت مهم است؟

 

گاهی ممکن است ریسک کردن  به معنای تفاوت بین احیای مجدد کسب‌وکار شما و یا روبه‌رو شدن با خطر نابودی آن باشد. ریسک کردن مهم است زیرا  فرصتی برای جدا شدن شما از رقبای خود می‌دهد و می‌تواند راه را برای کسب موفقیت‌های جدید برای شما باز کند.

 

ریسک کردن می‌تواند به یک تجارت کمک کند تا:

  • درک عمومی و شناخت مردم از نام تجاری شما را تغییر دهد
  • علاقه‌مندی مشتریان و مصرف کنندگان جدید را جلب کند
  •  افزایش سودآوری داشته باشد
  • اولین کسی باشید که یک محصول یا خدمت را ارائه می‌دهد
  • بازار جدیدی را امتحان کنید
  • بیاموزید چه کارهایی جواب می‌دهند و چه کارهایی به کسب‌وکار کمک نمی‌کند

 

همان‌طور که مارک کوبان (Mark Cuban)، مالک دالاس ماوریکز (Dallas Mavericks) گفته است، "اگر آماده باشید و بدانید که چه کارهایی را لازم است که انجام دهید، پس خطری وجود ندارد. فقط باید بدانید که چگونه می‌توانید به آنجا برسید. همیشه راهی برای رسیدن به هدفتان وجود دارد".

پیش از ریسک کردن، شرکت‌ها باید برنامه‌ای برای تهیه جزییات کامل و خوب ایجاد کنند. دانستن اینکه هدف پیش از موعد چیست، به کسب اطمینان درباره موفقیت کمک می‌کند!

شما هم حتماً روش‌هایی را دیده‌اید که مشاغل در آن ریسک کرده‌اند ولی موفق شده‌اند. اگرچه همیشه بدین گونه نیست، اما پذیرش یک خطر موفقیت‌آمیز می‌تواند تغییر دهنده بازی برای یک شرکت و حتی تمام یک صنعت باشد.


15/ مهر/1399



بحث و تبادل نظر
نظر دهید تعداد کاراکتر مانده: 300
انصراف